سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مى‏نمود . خردى دنیا در دیده‏اش وى را در چشم من بزرگ مى‏داشت ، و شکم بر او سلطه‏اى نداشت ، پس آنچه نمى‏یافت آرزو نمى‏کرد و آنچه را مى‏یافت فراوان به کار نمى‏برد . بیشتر روزهایش را خاموش مى‏ماند ، و اگر سخن مى‏گفت گویندگان را از سخن مى‏ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى‏نشاند . افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان ، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان . تا نزد قاضى نمى‏رفت حجّت نمى‏آورد و کسى را که عذرى داشت . سرزنش نمى‏نمود ، تا عذرش را مى‏شنود . از درد شکوه نمى‏نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود . آنچه را مى‏کرد مى‏گفت و بدانچه نمى‏کرد دهان نمى‏گشود . اگر با او جدال مى‏کردند خاموشى مى‏گزید و اگر در گفتار بر او پیروز مى‏شدند ، در خاموشى مغلوب نمى‏گردید . بر آنچه مى‏شنود حریصتر بود تا آنچه گوید ، و گاهى که او را دو کار پیش مى‏آمد مى‏نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن . و اگر نتوانستید ، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن . [نهج البلاغه]
خط اول

از زبون پسر شهید حسن مقدم با یه واسطه اخرین خواب شهید تو شب عید قربان و شنیدم.

صبح عید قربان وقتی از خواب بیدار شد حال عجیبی داشت

وقتی ازش علت و جویا شدم ؛ گفت :دیشب خواب دیدم که از دنیا رفتم و من و گذاشتن توی قبر

فضای قبر خیلی تنگ و تاریک بود و خیلی داشتم اذیت میشدم که دو ملک با حالت بدی برای پرسش و پاسخ اومدن

از من پرسیدن که تودنیا چه کارکردی؟

خواستم بگم که من سردار سپاه بودم با خودم گفتم نه ؛ خواستم بگم که 8 سال تو جبهه و جنگ بودم

بازم به خودم گفتم نه؛ که یک دفعه به خودم اومدم و زبونم باز شد و بهشون گفتم که من گریه کن امام حسین بودم

تا این و گفتم فضای قبر باز و نورانی شد ودو ملک با تبسم رفتن.......

(یاد و خاطره تمام شهیدان زنده و جاوید باد)

شادی روحش صلوات...


کلمات کلیدی: دانیال خسروی


نوشته شده توسط دانیال خسروی 90/8/29:: 4:5 عصر     |     () نظر